نیما نامداری آمادهباش برای مهاجرت بانکی
- پنجشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۱۵ ق.ظ
حال در چنین شرایطی بانکداران با واقعیت تلخ دیگری هم روبهرو شدهاند. فناوری اطلاعات که روزی بهعنوان یک ابزار توانمندساز در خدمت بانکداری سنتی قرار داشت اکنون به رقیب بانکها بدل شدهاست. توسعه فناوری اطلاعات باعث شده ایده «بانکداری بدون بانک» طرفدارانی پیدا کند. میگویند بیل گیتس (بنیانگذار مایکروسافت و یکی از سه ثروتمندترین اشخاص دنیا) در جایی گفته است که ما به بانکدارها نیاز نداریم، به بانکداری نیاز داریم.
فناوری مالی که به اختصار فینتک (Fin-Tech) نامیده میشود واکنشی به این فرآیند است. بازیگران جدیدی که با یاری گرفتن از فناوری اطلاعات و ارائه خدمات و محصولات جدید عملا انحصار بانکها در ارائه خدمات مالی و اعتباری را به چالش کشیدهاند. فینتکها کسبوکارهای نوآورانهای هستند که سرویسهای مختلفی نظیر پرداخت فردبهفرد، تامینمالی جمعی، پرداختهای با شرایط متنوع و دهها سرویس مالی دیگر را با استفاده از موبایل و اینترنت و شبکههای اجتماعی با هزینه کمتر و راحتی بیشتر به مشتریان ارائه میدهند.
مثلا شرکتهای نوپا (start-up) فینتک با استفاده از نرمافزارهای موبایل، خدمات پرداخت و انتقال وجه را به دهها شیوه مبتکرانه ممکن ساختهاند. شرکت پیپل (PayPal) که بزرگترین فینتک دنیا است عملا با یک ایده ساده پرداخت براساس ایمیل شکل گرفت و اکنون از بسیاری از بانکهای دنیا بزرگتر و قدرتمندتر شده است. حتی غولهای فناوری نظیر گوگل، سامسونگ، اپل و علیبابا اکنون هر کدام راهکارهای پرداخت الکترونیکی و کیف پول دیجیتال خود را دارند. یک مطالعه نشان میداد حدود ۷۰ درصد کاربران آمریکایی ترجیح میدهند بهجای استفاده از خدمات بانکی از سرویسهای مالی ارائه شده گوگل، آمازون، اپل و پیپل استفاده کنند.
هماکنون خدماتی نظیر تامینمالی جمعی (Crowdfunding) وامدهی فردبهفرد (P۲P Lending) و اعتبارسنجی هم ازسوی شرکتهای فینتک ارائه میشود. ابزارهای خلاقانه برای پسانداز یا سرمایهگذاری خرد که توسط فینتکها ارائه شده بسیاری از محصولات سنتی و پردردسر و گران بانکها را از گردونه رقابت حذف کرده است. فینتکها از بانکداری هم فراتر رفته و حوزههای دیگر مالی نظیر بیمه، بورس و سرمایهگذاری را هم پوشش دادهاند. مثلا ابزارهای مدیریت مالی شخصی (PFM) که به فرد کمک میکند با تجمیع اطلاعات مالی شخصی خود در یک سامانه بتواند دخل و خرج خود را مدیریت کند با استقبال زیاد مردم روبهرو شده است. امروزه اگر کسی بخواهد پول اندکی را سرمایهگذاری کند هزاران محصول نوآورانه وجود دارد که او را از مراجعه به بانکها یا صندوقهای سرمایهگذاری سنتی بینیاز میکند.
البته مطالعات مختلف نشان میدهد هنوز بهطور نسبی اعتماد مردم به بانکها بیشتر است. یک گزارش شرکتCap Gemini نشان میدهد در مجموع ۴۸ درصد مردم به فینتکها اعتماد زیاد یا خیلی زیاد دارند؛ درحالیکه این نسبت برای بانکها ۶۳ درصد است. همچنین تنوع کانالهای ارتباط با مشتری و توانایی مدیریت ریسک، دو نقطه قوت نسبی بانکها در قیاس با فینتکها است. اما سهولت کاربری، خدمات متنوع و نوآورانه و هزینه پایین هم از مزایای نسبی فینتکها در قیاس با بانکها است.
البته بسیاری هم در صنعت بانکی معتقدند فینتکها رقیب بانکها نیستند، بلکه ظهور فینتکها باعث میشود مدل کسبوکار بانکها تغییر کند و آنها با همکاری و مشارکت با فینتکها رویکردهای جدیدی در بانکداری اتخاذ کنند که متناسب با اقتضائات دوران جدید است. بانکداری باز یکی از رویکردهای پرطرفدار برای مواجهه با شرایط جدید است.
در رویکرد بانکداری باز، بانکها عرصه خردهفروشی (Retail Banking) را به رقبای تازهوارد واگذار میکنند و خود به پشت صحنه میروند. یعنی از یک طرف بر بانکداری تخصصی، بانکداری شرکتی، بانکداری سرمایهگذاری و دیگر شیوههای بانکداری که بیشتر جنبه عمدهفروشی دارند متمرکز خواهند شد و از طرق دیگر با ایجاد پلتفرمهای فنی این امکان را به فینتکها و دیگر بازیگران مالی میدهند تا روی پلتفرم عملیاتی آنها خدمات بانکداری خردهفروشی یا دیگر خدمات مالی را ارائه دهند. این پلتفرمها در اصل بستر اجرای عملیاتی هستند که صرفا با مجوز بانکهای مرکزی قابل انجام است و ماهیت خلق پول دارند. بقیه فعالیتهایی که توسط دیگران میتواند انجام شود به شرط اینکه روی این بستر باشد قابل واگذاری است.
طبیعی است این اتفاق جدید ابتدا با چالشها و ابهامات زیادی روبهرو باشد. اما مواجهه با آن برای بانکها گریزناپذیر است و مانند بسیاری از روندهای نوآوری تکنولوژیک دیگر که خود را به وضعیت موجود تحمیل کرده و با فاصله اندکی وضعیت موجود را از بیخ و بن متحول ساختند، فینتکها هم صنعت مالی و بانکی را از نو خواهند ساخت. نکته کلیدی آن است که بانکهای مرکزی باید برای این شرایط آماده باشند. اتکای صرف به دانش اقتصادی و پولی دیگر برای تصمیمگیری و سیاستگذاری بانک مرکزی هیچ کشوری کفایت نمیکند. این چالشی است که بانکداری کلاسیک در همه دنیا با آن روبهرو است. همانقدر که بانکداری نیازمند دانش و تخصصهای فناورانه است، بانکداری مرکزی هم نیازمند تخصص فناورانه است.