پایه ها و ارکان تحلیل تکنیکال چیست؟
- يكشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۵۶ ق.ظ
سه مبحث ابتدایی به عنوان پایه های مباحث منطقی تحلیل تکنیکال به شرح ذیل میباشند :
1ـ همه چیز در قیمت لحاظ شده است .
2ـ قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند .
3ـ تاریخ تکرار می شود .
1 – همه چیز در قیمت لحاظ شده است
شاید بتوان ادعا کرد جمله «همه چیز در
قیمت لحاظ شده است» پایه و اساس تحلیل تکنیکال است. تا زمانی که به درک
درستی از این جمله نرسیده باشیم شاید پیشروی در یادگیری تحلیل تکنیکال کار
بیهودهای باشد.
یک تحلیلگر تکنیکال در ابتدا به این باور رسیده است که
هر چیزی که بتواند در قیمت تأثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای سیاسی،
فاندامنتال، جغرافیایی و یا سایر فاکتورها در قیمت یک سهم لحاظ شده است. پس
از درک و پذیرش جمله فوق به عنوان مقدمه تحلیل تکنیکال به این نتیجه می
رسیم که تحلیل قیمت ها تمام آن چیزی است که ما به آن نیاز داریم.
برای
اثبات عدم صحت این ادعا (که برخی تحلیلگرها نیز به آن مغرور هستند)، زمان
زیادی صرف شده و نتیجه ای حاصل نشده است. همه تحلیلگران تکنیکال بر این
باورند که تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست.
مطلب پیشنهادی : معرفی کتاب راز اعداد – آنه ماری شیمل
چنانچه تقاضا بیش از عرضه باشد آنگاه قیمت صعود خواهد کرد و اگر عرضه بر تقاضا پیشی گیرد قیمت کاهش خواهد یافت. این تغییرات پایه و اساس تمام پیش بینیهای اقتصادی و بنیادی میباشد. برداشت تکنسینها از این اصل به این صورت است که اگر قیمت به هر دلیلی بالا رفت پس باید تقاضا بر عرضه غلبه کرده و علل فاندامتنالی تأثیر خود را گذاشته باشند و چنانچه قیمت سقوط کرد دلایل فاندامنتالی و بنیادی بی اثر شدهاند.
پس در این مبحث ما به این نتیجه میرسیم که یک تحلیلگر تکنیکال نیز به نوعی مباحث فاندامنتال و بنیادی را مورد مطالعه قرار می دهد.
قریب
به اتفاق تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که نیرویی که جهت عرضه و تقاضا
را تغییر می دهد برآیند تغییرات فاندامنتال و مربوط به اقتصاد بازار می
باشد و همین نیرو بر قیمت ها تأثیر می گذارد. نمودارها هرگز به تنهایی علت
بالا یا پایین آمدن قیمت نیستند.
این یک قانون است که تحلیلگر تکنیکال
به هیچ وجه به دنبال یافتن دلیل تغییر جهت قیمتها نیست. بیشتر اوقات در
آغاز یک روند و یا در نقطه تغییر جهت قیمت از افزایش به کاهش و یا برعکس
هیچ کس به طور قطع دلیل این تغییر جهت را نمی داند. (در واقع برای تحلیلگر
تکنیکال مهم نیست که چیست و فقط بر قیمت و حجم تمرکز دارد) تحلیلگر
تکنیکال به سادگی و با استفاده از الگوها می تواند این تغییر را به موقع
شناسایی کند و پایداری آن را بسنجد.
باید در خاطر داشت، مادامی که یک تحلیلگر
تکنیکی بر این عقیده باقی بماند که همه چیز در قیمت لحاظ شده است موفق
خواهد شد که از بسیاری از افراد باتجربه بازار (که از این ابزار استفاده
نمیکنند) سود بیشتری کسب کند.
پذیرش جمله «همه چیز در قیمت لحاظ شده است» به عنوان اولین قدم مساوی است با پذیرش اهمیت بررسی قیمت.
یک تحلیلگر لزوماً نیاز نیست از بازار باهوشتر باشد و یا قادر باشد که پیش بینیهای متحیرانهای درباره تغییرات قیمت انجام دهد. با استفاده از بررسی روند قیمت به کمک ابزارهای تکنیکی مختلف مانند اندیکاتورها، یک تحلیل گر تکنیکال میتواند بهترین زمان برای خرید و فروش سهم را تشخیص دهد و انتخاب کند.
2 – قیمت ها براساس روندها حرکت میکنند
ضروری است که این مفهوم را بپذیریم که
قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند. در اینجا نیز تا زمانی که به باور
این اصل نرسیده باشیم تلاش برای یادگیری تحلیل تکنیکال بیفایده است .
هدف از ترسیم نمودار قیمت، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت این روند است، پیش از آنکه قیمتهای آتی، روند آینده را مشخص کنند.
نظریه
ثابت شدهای نیز وجود دارد که میگوید قیمتها بر اساس روندها حرکت می
کنند و یا به عبارت دیگر قیمت ها دوست دارند که روند فعلی خود را حفظ کنند،
به جای آنکه تغییر جهت بدهند. این قانون به نوعی بیان دیگری از قانون اول
نیوتن درباره حرکت است. شاید بتوان آن را این گونه نیز مطرح کرد که قیمتها
به روند فعلی خود را ادامه میدهند تا زمانی که عوامل بازدارنده حرکت،
آنها را متوقف کند.
این قانون یکی از ادعاهای محکم تحلیلگران تکنیکال میباشد. آنها معتقدند که روندها تا زمانی که عوامل خارجی بر آنها تأثیر نگذاشته جهت خود را حفظ میکنند.
3 – تاریخ تکرار میشود
بخش بزرگی از مباحث تحلیل تکنیکال و مطالعه رفتارهای بازار، مشابه روانشناسی در انسانها میباشد .
به
عنوان مثال الگوهای نمودارهایی که چندسال پیش ترسیم شدهاند دقیقاً منعکس
کننده تأثیر مسائل آن دوره از نظر روانشناسی در روند قیمتها هستند.
نمودارها
به وضوح روانشناسی بازار را آشکار می کنند. از زمانی که الگوها به خوبی در
گذشته عمل کردهاند فرض شده که در آینده نیز به همان خوبی جوابگو خواهند
بود. پایه و اساس آنها اصول روانشناسی است که این امر باعث میشود که آنها
را به عنوان اصل ثابت بپذیریم و بتوانیم به آنها اعتماد کنیم.
بیان
دیگری از این موضوع این است که بگوییم : تاریخ تکرار می شود و این کلیدی
است برای پیش بینی آینده از طریق تحلیل گذشته و یا اینکه بگوییم آینده چیزی
نیست جز تکرار گذشته …