"وقف"، آینده نگری در کمک به نیازمندان
- يكشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۶، ۰۱:۵۴ ب.ظ
به گزارش خبرنگار اتاق خبر 24:
پیامبر اسلام (ص) و ائمه (ع) گذشته از این که به فقرا، ضعفا، مستمندان و قشرهای محروم اجتماع کمک میکردند، آیندگان را نیز فراموش نمیکردند و با به جا گذاشتن صدقات و موقوفات زیادی از املاک وزمین ها و اموال خویش، سنت حسنه وقف را پایهریزی کردند. یکی از فصول درخشان زندگانی این پیشوایان بزرگ، اقدامات آنان در زمینه وقف است که هم مردم را به وقف تشویق میکردند و هم شخصاً املاک و دارایی های ارزندهای را وقف میکردند.
معنای وقف
وقف را در لغت با عبارات گوناگون تعریف کردهاند که همه آنها دارای قدر جامع و مشترک میباشند.
احمد فیّومی میگوید: "وقفت الدّار وقفا؛ حبستها فیسبیلاللّه" خانه را وقف کردهام وقفکردنی؛ حبسنمودم آن را در راه خدا.
ابنمنظور مصری میگوید: "وقف الارض علی المساکین... وقفا؛ حبسها" بر مساکین و مستمندان زمین را وقف کرد؛ یعنی حبس کرد آن زمین را.
در المنجد آمده: وقف الدار، حبسها فی سبیلاللّه «وقف نمودن خانه، حبس آن در راه خداست»
دهخدا در لغتنامه میگوید:
«ایستادن: وقفکردن چیزی را بر مساکین برای خدا.»
وقف در قانون مدنی ایران
قانونگذار در ماده 55 قانون مدنی، وقف را اینگونه تعریف میکند: «وقف عبارت است از اینکه عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود.» در متون فقهی در تعریف وقف آمده است: حبسالمعین و تسبیل المنفعه منظور از حبس کردن عین مال، نگاه داشتن آن از نقل و انتقال و نیز از تصرفاتی است که موجب تلف عین شود.
زیرا مقصود از وقف، انتفاع همیشگی موقوفعلیهم (افرادی که وقف برای آنها انجام شده) از مال موقوفه است که به همین دلیل نیز آن را وقف نامیدهاند همچنین منظور از تسبیل منافع، واگذاری منافح در راه خداوند، و امور خیریه و اجتماعی است.
بر اساس ماده ۵۶ قانون مدنی، «وقف واقع میشود به ایجاب از طرف واقف به هر لفظی که صراحتاً دلالت بر معنی آن کند و قبول طبقه اول از موقوفعلیهم یا قائممقام قانونی آنها در صورتی که محصور باشند، مثل وقف بر اولاد؛ و اگر موقوفعلیهم غیرمحصور بوده یا وقف بر مصالح عامه باشد، در این صورت قبول حاکم، شرط است.»
وقف در اندیشه امام خمینی (ره)
امام خمینی همچون بسیاری از فقیهان و عالمان به مسئلة وقف به عنوان بحث فقهی نگریسته و به تبیین و توضیح آن پرداخته است.
در طول حیات علمی و فقاهتی حضرت امام ، علاوه بر آنچه در کتاب فقهی ارزشمند تحریر الوسیله با عنوان «کتاب الوقف» آمده ، حدود 200 استفتاء در موارد مختلف از ایشان شده است که نشان از اهمیت و جایگاه بلند این موضوع دارد. مجموعة استفتائات حضرت امام در کتابی مستقل با همین عنوان در چند جلد به چاپ رسیده، و اکنون در حال بازنگری و موضوع بندی جدید بر اساس کتاب تحریر الوسیله است که در آیندة نه چندان دور به چاپ خواهد رسید. در کتاب 22 جلدی صحیفه امام ـ که تمام سخنرانیها، پیامها و نامههای حضرت امام از سال 42 تاکنون گردآوری شده است ـ به مواردی برمیخوریم که به موضوع وقف و واقفان و موقوفات برمیگردد.
در صحیفة امام حدود ده مورد دربارة وقف و واقفان و برخی از موقوفات سخن به میان آمده است.
یکی از مواردی که دربارة وقف سخن گفته شده، در جایی است که حضرت امام درباره ی حضرت امیر و عظمت و جایگاه آن بزرگوار سخن میگوید و از برخی حساسیتهایی که آن حضرت در دوران حکومت خودشان داشتند پرده برمیدارد. سپس گذری به زندگی ساده و بیپیرایه حضرت میافکند و ضمن یادکرد از برخورد ایشان در جریان ربوده شدن خلخال از پای دختر یهودی یا نصرانی و خروش امام علی(علیه السلام) بر مسلمانان ـ که از درد و ننگ، انسان سزاوار مردن است ـ ، به حکومتداری و حاکمیت بر مردم و مردمداری حضرت اشاره میکند؛ سپس نگاهی گذرا به زندگی شخصی حضرت دارد و میفرماید:
"همان روزی که با ایشان بیعت کردند به سلطنت، به اصطلاح، و به امامت و خلافت، همان روز، بعد از اینکه این کار را کردند، آن کلنگش را برداشت رفت سراغ کارش، که کار میکرد خودش با دست خودش. آن وقت میکرد برای چه؟ آن قنات را وقتی که درآورد، یک کسی گفت که مثلاً مبارک است، چه است، فرمود که مبارک برای ورثه است. بعد گفت: [قلم] بیاورید. وقف کرد آنجا را برای مستمندان. ما یک همچو حاکمی، طالب یک همچنین حاکمی هستیم. " (صحیفه امام، ج 4، ص 164)
وقف و زدودن محرومیت های اجتماعی
منافع حاصل از وقف و امور خیریه در دو بعد مادی و معنوی، می تواند در کاستن مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم و پیشرفت مادی و معنوی جوامع مؤثر باشد.
وقف، در بعد مادی، قادر است با ارائه و توسعه ی الگوهای اقتصادی، باعث فقرزدایی و بهبود وضع معیشتی مردم شود. از نتایج شکوفایی اقتصادی، کاهش بزهکاری و افزایش امنیت اقتصادی خواهد بود که می تواند منجر به آسودگی خاطر جامعه، تفرقه زدایی نسبی و رشد همدلی گردد.
وقف و امور خیریه در بعد معنوی نیز با ایجاد الگوهای فرهنگی و توسعه ی فضای روحانی، با استفاده از تعالیم انسان ساز قرآن و عترت، می تواند به ارتقای فرهنگ جامعه و فقرزدایی فرهنگی کمک نماید. درک صحیح واقعیت ها و موقعیت ها سبب افزایش روابط عاطفی میان مردم می شود و همدلی معنوی را در پی خواهد داشت.
تلاقی این دو محور یعنی«شکوفایی اقتصادی» و«تعالی فرهنگی و معنوی» در یک جامعه، می تواند زمینه های زدودن اختلاف و تفرقه را فراهم کند و امت را به سوی یکپارچگی رهنمون سازد. بنابراین می توان پذیرفت که سنت وقف و امور خیریه در نهایت می تواند تأثیری مهم را در دست یافتن به اتحاد ملی و انسجام اسلامی داشته باشد.
چه بسا اقدامات خدا پسندانه مردم سرزمینمان در راستای جمع آوری و تامین ما یحتاج اکراد غیور زلزله زده، نیاز به وجود نهاد وقف را بیش از پیش روشن کرد. اینگونه همیشه یک ذخیره برای هدف خاص واقف وجود دارد که میتواند در بزنگاه ها به کمک نیازمندان بیاید.
مهم این است که در عصر حاضر، با کاربرد صحیح وقف، نقش این نهاد مدنی در توسعه فرهنگی و اقتصادی کشورها ممتازتر و با بهره گیری بهینه به صورت ابزاری مؤثر در جهت مبارزه با آسیبهای اجتماعی به کار گرفته شود. وقف و ایثار مالی، تأسیس بنیادهای خیریه در قالب وقف توسط نیکوکاران و خیراندیشان به صورت جامع و فراگیر و فعالیت این نهادها در حوزه فقر زدایی، دانش پژوهی و ترویج فرهنگ و علوم اسلامی و جلب مشارکت مردم در حل معضلات اجتماعی و ارائه مشورتهای مفید به جوانان در حل بحرانهای روحی و فکری، راهی استوار برای سامان بخشی جوامع است.
اجرای علنی و شفات نیات واقفان توسط متولیان موقوفات و ادارات اوقاف و تجلیل مستمر از نیکوکاران و تشویق ثروتمندان و متمکنان برای انفاق مال و تبیین برکات وقف برای مردم از جمله راههایی هستند که زمینه رشد این نهاد را فراهم میکنند.
چند نمونه از وقف های در راستای فقر زدایی
تاُسیس و ایجاد کارگاه هایی در جهت حرفه آموزی و اشتغال نیروهای جویای کار به ویژه قشر نیازمند جامعه.
تاُسیس صندوق های قرض الحسنه و اعتباری جهت اعطای سرمایه کار در قالب وام.
کمک و حمایت از مبتکران حوزه صنعت و تولید.
ایجاد مراکز شبانه روزی برای حمایت از دانش آموزان بی سرپرست و نیازمند.
حمایت مادی و معنوی از متکدیان.
*** توسعه وقف باعث تقویت بنیان اقتصادی کشور می شود و با فقرزدایی می توان بر بسیاری از معضلات اجتماعی چیره شد و از میزان بزهکاری ها کاست.
با کاهش بزهکاری و افزایش سلامت اقتصادی، بر میزان همدلی و یکپارچگی مردم افزوده خواهد شد. فقر مادی از عواملی است که باعث تفرقه و جدایی مردم از یکدیگر می شود و اتحاد آنان را بر هم می زند. فقر مادی باعث می شود تا انسان دائماً به دنبال لقمه نانی باشد تا شکمش را سیر کند. چه بسا برای به دست آوردن آن، دست به هر کاری بزند. «کاد الفقر ان یکون کفراً»؛ «فقر نزدیک است که باعث کفر گردد.» شداید و سختی های زندگی می تواند انسان را محدود سازد و به دلیل ضعف موقعیت اجتماعی از بودن و همراهی با مردم باز دارد.
اینجاست که در جوامع مادی گرا، انسان فقیر، از جایگاهی مورد توجه، برخوردار نیست و از قافله عقب می ماند. این مسأله منجر به تفرقه میان مردم و ایجاد فاصله میان طبقات اجتماعی می شود. البته در جوامعی که بر اساس تعالیم الهی تربیت یافته اند، تمهیداتی به کار گرفته است تا مسأله ی فقر بر فقیر سنگینی نکند و به بهانه های گوناگون مردم تشویق می گردند تا از طریق کارهای خیر و بشر دوستانه به نیازمندان کمک نمایند. بنابراین فقر مادی در صورتی که مهار نشود می تواند منجر به ایجاد تفرقه در امت شود.