نکتـه اول اینکه افزایش شاخص کل، لزومـا به معنای سودآوری سهام همه
شرکتهای حاضر در بورس نیست، همانطور که کاهش شاخص کل نیز لزوما به معنای
ضرردهی سهام همه شرکتها در بورس نیست، زیرا همانگونه که گفته شد، شاخص کل،
بیانگر میانگین بازدهی بورس است و چه بسا، در برخـی موارد، علیرغم رشد
قابل توجه شاخص کل بورس، برخی سهام با افت قیمت مواجه شده و سهامداران خود
را با زیان مواجه سازنـد و یا در شرایطی که شاخص کل با کاهش مواجه است،
برخی سرمایهگذاران که سهام ارزندهای را در سبد سهام خود دارند، سود قابل
قبولی بدست میآورند. بنابراین، سرمایهگذاران نباید صرفا با اتکا به اخبار
رشد شاخص کل و بدون بررسی کامل درخصوص ارزش ذاتی سهام، اقدام به
سرمایهگذاری در بورس کنند و حتی در شرایط رشد مستمر شاخص کل نیز در
انتخاب سهام، کاملا دقت نمایند.
نکته دوم ارتباط بیـن شاخص کل و سبد
سهام است. حتما به خاطر دارید که یکی از اصول بسیار مهم سرمایهگذاری در
بورس، تشکیل سبد سهام متنـوع است. هر اندازه سبد سهام یک سرمایهگذار،
متنوعتر و به ترکیب سهام شرکتهای موجود در بورس نزدیکتر باشد، بازدهی آن
سرمایهگذار نیز به متوسط بازدهی کل بورس که توسط شاخص کل نشان داده
میشود، نزدیکتر خواهد بود، تا آنجا که اگر فردی بتواند ترکیب سهام موجود
در سبد سهـام خود را بطور کامل، منطبق بر ترکیب تمامی سهام حاضر در بورس
نمایـد، بازدهی وی نیز بطور کامل منطبق بر نوسانات شاخص کل بورس خواهد بود و
مثلا با رشد ۳۰ درصدی شاخص، وی نیـز حدودا ۳۰ درصد سـود بدست خواهد آورد.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی عبارت است از مطالعه و بررسی شرایط اقتصاد ملی، صنعت و وضعیت شرکت. هدف اصلی از انجام اینگونه مطالعات، تعیین ارزش واقعی سهام شرکت است. تحلیل بنیادی معمولاً بر اطلاعات و آمار کلیدی مندرج در صورتهای مالی شرکت تمرکز مینماید. بخش قابلملاحظهای از اطلاعات بنیادی، بر اطلاعات و آمار اقتصادملی، صنعت و شرکت تمرکز دارد. رویکرد معمول در تحلیل شرکت، دربرگیرنده چهار مرحله اساسی است:
1. تعیین وضعیت کلی اقتصاد کشور.
2. تعیین وضعیت صنعت.
3. تعیین وضعیت شرکت.
4. تعیین ارزش سهام شرکت.
با سلام خدمت دوستان عزیز.
سعی می کنیم هر روز با یک مطلب مفید از حوزه بازار سرمایه در خدمت شما باشیم.
عباراتی همچون شاخص کل-حجم مبنا-عرضه اولیه و....
حجم مبنا چیست ؟
حجم مبنا حداقل تعداد سهامی است که باید مورد معامله
قرار گیرد تا سهم در پایان روز در قیمتی به ثبت برسد. حجم مبنا برای کنترل
رشد بی رویه قیمت سهام در سال 1382تصویب شد. براین اساس درابتدای این
قانون ودرسال۸۲اساس براین بود که ۱۵% از سهام کل یک شرکت طی یکسال مورد
معامله قرار گیرد و روزهای کاری سال ۲۵۰ روز فرض شده بود که بر آن اساس حجم
مبنای روزانه یک سهم ۰/۰۰۰۶ تعداد کل سهام شرکت میشد.اما از ابتدای سال
۱۳۸۳ قانون تغییر کرد و از ۱۵ % به ۲۰% افزایش یافت و حجم معاملات روزانه
به ۰/۰۰۰۸ کل سهام شرکت افزایش یافت.
برای درک بهتر مثالی از حجم مبنا می زنیم:
فرض کنید تعداد سهام یک شرکت برابر با ۲۰ میلیون برگه سهم است. در این حالت حجم مبنای این شرکت به شکل زیر محاسبه میشود:
۲۰ میلیون* ۰/۰۰۰۸ = ۱۶۰۰۰
در
نتیجه باید حداقل ۱۶۰۰۰ سهم این شرکت معامله شود تا قیمت به اصطلاح درصدی
بالا و پایین برود و در نتیجه یک فرد با حراج کردن سهام خود نمیتواند بر
قیمت سهم شرکت تاثیر گزار باشد.
اگر این تعداد معامله انجام نشود قیمت در روز بعد مثبت یا منفی نخواهد شد