صندوق بینالمللی پول با ارائه توصیههای سیاستی در باب حفظ روند رشد اقتصادی و افزایش آن در بلندمدت، اعلام کرد: ایران و هند، رشد اقتصادی دنیا را بهبود دادند.
به گزارش خبرگزاری مهر، معاونت بررسیهای اتاق تهران با انتخاب گزیدههایی از گزارش صندوق بین المللی پول آورده است: در گزارش اخیر صندوق بینالمللی پول، رشد اقتصادی جهان در سال ۲۰۱۶ معادل ۳.۲ درصد برآورد شده که به دلیل رشد اقتصادی بالاتر از انتظار ایران و تقویت فعالیتها در هند به دنبال اصلاح حسابهای ملی، نسبت به برآورد ماه آوریل ۲۰۱۷ بهبود یافته اما برآورد رشد برای سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ بدون تغییر مانده است.
پیشبینی رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه و نوظهور در سال ۲۰۱۷ با افزایش یک واحد درصدی همراه بوده است. رشد این کشورها در وهله اول تحت تاثیر کشورهای واردکننده کالای اساسی قرار دارد. اما این افزایش در پیشبینی رشد، ناشی از شرایط رو به بهبود کشورهای بزرگ صادرکننده کالای اساسی است که در سالهای ۲۰۱۵و ۲۰۱۶ با رکود مواجه شدند که در بسیاری از موارد ناشی از کاهش قیمت کالاها بوده است.
صندوق بینالمللی پول، پیشبینی خود را از رشد حجم تجارت جهان در سال ۲۰۱۷ نسبت به گزارش آوریل ۰.۲ واحد درصد افزایش داده است. بر این اساس، در سال ۲۰۱۷ حجم تجارت جهان چهار درصد نسبت به سال ۲۰۱۶ رشد میکند. نرخ رشد حجم تجارت در سال ۲۰۱۷ در کشورهای توسعهیافته برابر ۳.۹ درصد و در کشورهای در حال توسعه و نوظهور معادل ۴.۱ درصد خواهد بود.
این نهاد بینالمللی سپس توصیههایی را به سیاستگذاران ارائه و از جمله برای تقویت روند رشد توصیه کرده است: برای کشورهایی که در حال حاضر با شرایط دورهای مختلفی مواجه هستند، اتخاذ سیاستهای پولی و مالی متفاوت میتواند مناسب باشد. برای کشورهای توسعهیافتهای که همچنان تقاضاشان کم و تورمشان پایین است، حمایتهای پولی و در صورت امکان حمایتهای مالی باید ادامه یابد؛ در سایر نقاط نیز سیاست پولی باید به تدریج همگام با توسعههای اقتصادی نرمالیزه شود و سیاستهای مالی باید بر حمایت از اصلاحات با هدف گسترش پتانسیل عرضه اقتصادی تمرکز کند.
کشورهایی که به تثبیت مالی نیاز دارند باید اقدامات متناسب با رشد اقتصادی انجام دهند. اقتصادهای نوظهور نیز باید اجازه دهند در هر زمانی که ممکن بود، نرخهای بهره اثرات شوکها را از بین ببرد.
توصیه کارشناسان صندوق بینالمللی پول برای حفظ رشد بالا و فراگیر در بلندمدت نیز آن است که اصلاحات ساختاری درخور و دقیق برای افزایش بهرهوری و سرمایهگذاری، کاهش شکاف جنسیتی نیروی کار و حمایت فعال برای افرادی که از تغییر در تکنولوژی و تجارت ضربه خورده اند، صورت گیرد.
درادامه این گزارش آمده است: دستیابی به رشد متوازن و انعطافپذیر، تلاش برای تسریع در ترمیم ترازنامه بخش خصوصی و اطمینان از پایداری بدهیهای عمومی، عوامل حیاتی برای بازیابی انعطافپذیری یک اقتصاد هستند. بنابراین تلاشهای کشورهای با مازاد و کسری، معادل کاهش مازاد عدم توازن حساب جاری است.
این نهاد برای افزایش انعطافپذیری اقتصاد کشورهای در حال توسعه با درآمد پایین توصیه کرده است: در میان کشورهای در حال توسعه با درآمد پایین، صادرکنندگان کالا عموماً نیازمند تعدیل قابلتوجهی برای اصلاح عدم تعادلهای کلان اقتصادی هستند؛ چالشی که با تداوم کاهش قیمتهای نفت، برای صادرکنندگان سوخت وخیمتر نیز خواهد شد. اولویتهای سیاستی کشورهای مختلف در حال توسعه با درآمد پایین با توجه به تنوع شرایط کشورها، متفاوت است؛ اما هدف اصلی این اقتصادها باید بر افزایش مقاومت در برابر شوکهای بالقوه آتی با تقویت موقعیتهای مالی و ذخایر خارجی متمرکز شود.
صندوق بینالمللی پول در نهایت کشورها را به ترویج همکاریهای مشترک و تجارت عادلانه و آزاد تشویق کرده و گفته است: چارچوب چندجانبه برای روابط اقتصادی بینالمللی، یکی دیگر از عناصر کلیدی رشد قوی، پایدار، متعادل و همهجانبه است.
همانطور که تاریخ نشان میدهد، پیگیری سیاستهای جمع صفر(sum-Zero ) ، که در آن برآیند منافع و زیان طرفین صفر است، میتواند تنها به صدمه زدن به تمام کشورها ختم شود. از آنجایی که سیاستهای ملی ناگزیر با فعل و انفعالاتی همراه است و در بین کشورها اثرات سرریز خواهد داشت، اقتصاد جهانی زمانی که سیاستگذاران به گفتوگوی منظم میپردازند و به دنبال مکانیسمهای مورد توافق در راستای حل اختلافات هستند، به مراتب بهتر عمل میکند.
یک سیستم تجارت جهانی باز و مبتنی بر قانون به ویژه برای رفاه جهانی حیاتی است، اما آزادسازی تجارت باید از سوی سیاستهای داخلی، برای تسهیل اصلاحات، نه تنها برای تجارت بلکه برای افزایش سرعت تغییرات تکنولوژیکی، حمایت شود
علی انصاری مالک بزرگترین بازار مبل خاورمیانه. مدیرعامل و حامی مالی باشگاه استقلال. مالک بازار موبایل ایران. بنیانگذار بانک تات. سازنده بزرگترین فروشگاه جهان و… به راستی علی انصاری کیست؟ چگونه به چنین ثروتی دست پیدا کرده است؟ چه ارتباطی میان بازار موبایل و مبل و فوتبال وجود دارد؟ آیا داراییاش محصول دانش، تجربه و زحمت است؟ یا تنها شاهین بخت و اقبال بر دوش او نشسته است؟
از خیابان شمشیری تا انتهای همت
علی انصاری در محله شمشیری (۲۰ متری زاهدی) به دنیا آمد. او خودش را «بچه کف بازار» میداند. عبارتی که به پیشه بازاری پدرش اشاره دارد.
برخلاف بسیاری از متمولان که دوست دارند سوژه اخبار و رسانهها باشند، انصاری خیلی کم از خودش میگوید. به همین دلیل هم اطلاعات زیادی از زندگی شخصی او در دست نیست. پدرش در بازار و در صنعت ساختمان مشغول بود. اما پسران، پیشه پدری را دنبال نکردند. علی انصاری ابتدا یک مغازه مبلفروشی کوچک داشت. بعد از آن، به ساختوساز روی آورد و به تعبیر خودش «بساز و بفروش» شد. اولین دفتر او در شادآباد بود و ساختمانهای بهاران ۱ و ۲ از اولین ساختههایش محسوب میشدند.
کشف بازارهای جدید
کار ساختوساز در دهه هفتاد و هشتاد رونق خوبی گرفت و بسیاری را به ثروت رساند. اما بیشتر آن «بساز و بفروشها» در ساختوساز ماندند، تا ۲۰ سال بعد از رکود این بازار گله کنند. در حالی که انصاری، همانطور که بازار مسکن را یافته بود، بار دیگر بازارهای جذاب دیگری را شناسایی کرد و به آنها وارد شد.
بازار موبایل یکی از همین بازارها بود. با رشد خریدوفروش تلفن همراه از سال ۲۰۰۷، موبایل به یکی از بازارهای جذاب کشور تبدیل شد. انصاری این فرصت را قبل از دیگران شناسایی کرد و از آن بهره برد. شاید جالب باشد که بدانید بازار موبایل، فقط کمی بعد از رونمایی از اولین آیفون و در نقطه آغاز رشد پرشتاب بازار تلفنهای هوشمند تاسیس شد.
رونق برای دیار قدیمی
شاید بیشتر مردم فکر کنند شمال شهر تهران بهترین محل برای راهاندازی یک مرکز خرید بزرگ مبل است. به خصوص که مردم این منطقه قدرت خرید بیشتری هم دارند. اما علی انصاری فروشگاهش را در جنوب شهر و در نزدیکی محله کودکیاش افتتاح کرد. این تصمیم ظاهرا دلایلی بیش از تفاوت قیمت در زمینهای یافتآباد و جردن دارد.
نکته مهم این است که مردم شمال شهر میتوانند پس از خریدشان، به راحتی هزینه حملونقل از جنوب به شمال را پرداخت کنند. اما هزینه انتقال کالای خریداری شده از شمال به جنوب شهر، میتواند انگیزه خرید را برای طیف بزرگی از مشتریها از بین ببرد. برای همین نزدیکی به جنوب شهر، اندازه بازار را بزرگتر میکند.
از طرف دیگر وجود بازار مبل در یافتآباد باعث شد که اکوسیستم جدیدی در این منطقه شکل بگیرد و کسبوکارهای مختلف این ناحیه رونق بگیرند. برای کارگران ساده، شاید رفتوآمد به شمال شهر راحت نباشد. برای همین محل قرارگیری بازار مبل، فرصتهای شغلی ایدهآلی را برای هممحلهایهای قدیم علی انصاری به وجود آورده است.
اوراقچیهای یافتآباد
اگر امروز به بازار مبل بروید، میتوانید سیمای دگرگونشده یافتآباد را به سادگی تشخیص بدهید. در زمان قاجار، کشاورزی و معماری پیشه بیشتر مردم یافتآباد بود. باغهای میوه و بوستانهای سبزیکاری، باعث سرسبزی این منطقه شده بودند. در آن زمان یافتآباد محلهای اعیانی بود. خاندانهای یافتآبادی از بازماندگان خاندان زندیه بودند. آنها در ابتدای قاجاریه و پس از سقوط لطفعلیخان زند به این منطقه کوچ داده شدند.
اما رشد شهر تهران به خصوص در زمان پهلوی دوم، چهره یافتآباد را متفاوت کرد. کارخانههای صنعتی تا حد زیادی به رونق اقتصادی یافتآباد کمک کردند، اما سرسبزی و طراوت را از یافتآباد گرفتند. تجمع اوراقچیها در یافتآباد باعث شد که این محله کهن، سرووضعی آشفته پیدا کند. یافتآباد دیگر شباهتی به آن یافتآباد اعیاننشین و سرسبز نداشت.
چهره جدید یافتآباد
حالا اوضاع تغییر کرده است. بازار مبل ایران فرصتهای شغلی متعددی را برای مردم این محله، و محلههای اطراف به وجود آورد. این فرصتهای شغلی فقط به خدمات موردنیاز بازار مبل محدود نمیشوند. نیاز به حملونقل و باربری نیز برای عده بیشماری شغل ایجاد کرد.
حضور خریداران سبب شد که مغازهها و فروشگاههای دیگری نیز در این محله افتتاح شوند. از این میان میشود به لباسفروشیهای لوکس یافتآباد اشاره کرد. دیگر نیازهای جانبی مراجعین به بازار مبل نیز بیپاسخ نماند و رستورانها و غذاخوریهای باکیفیتی در یافتآباد ایجاد شد.
این واحدهای صنفی بخشی از برنامه توسعه بازار مبل نبودند، اما به طور طبیعی سیمای یافتآباد را متحول کردند. حالا یافتآباد یک اکوسیستم اقتصادی زنده و پویا دارد و نقش بازار مبل در حیات و پویایی این محله قدیمی، غیرقابلانکار است.
مردی از تبار «تات»
علی انصاری فقط به محله پدری وفادار نبود، بلکه نام تات نیز ارتباط تنگاتنگی با ریشههای خانوادگی او دارد. بعد از افتتاح بانک تات، نام این بانک به شکل سرواژهای از «تجربه، اعتماد و توسعه» معنا شد.
اما خالی از لطف نیست بدانید عقبه علی انصاری را به یکی از اقوام ایرانی، یعنی قوم تات نسبت میدهند. این قوم به زبان تاتی صحبت میکنند که با زبان فارسی تفاوت دارد. تاتها در زمان مادها نقش مهمی در ساختار قدرت ایران داشتند. به شکلی که ترکها، تمام ایرانیهای یکجانشین را تات مینامیدند. هنوز در زبان ترکی تات به معنای شهرنشین، متمدن و باسواد است. زبان تاتی منابع نوشتاری ندارد و بخشی از میراث شفاهی ایران به حساب میآید. در زمان جنگ از زبان تاتی برای ارتباطات بیسیم استفاده شد. زیرا نیروهای دشمن نمیتوانستند اطلاعات جنگی را از میان اصوات این زبان کهن، رمزگشایی کنند.
شاید انتخاب نام قومی، برای یک بانک چندان مناسب نباشد. به همین دلیل هم بود که برای تات معنایی دیگر ساختند. اما میشود از زاویه دیگری هم به این انتخاب نگریست. اینکه زنده نگهداشتن بخشی از میراث ناملموس این مرز و بوم از طریق تکرار نام آن در زبان رایج مردم، خالی از ارزش نیست.
دانش و تجربه
علی انصاری لیسانس معماری دارد و همین موضوع باعث علاقه او به ساختوساز شد. درست است که تجربه بزرگترین معلم تاریخ است و آموزههای این معلم سختگیر را میشود در مصاحبههای انگشتشمار او دید. اما تاسیس یک بانک، سرمایهگزاری بر روی بازار مالی و ورود به بازارهای مبل و موبایل به دانشی عمیق نیاز دارد.
از نکات جالب در زمان افتتاح بانک تات، حضور جلال رسولاف و بهاءالدین هاشمی در کنار علی انصاری بود. هاشمی از مدیران باسابقه بانک صادرات بود و در مقابل، رسولاف را به عنوان یکی از مهمترین مدیران نوگرای بانکداری خصوصی کشور در صنعت بانکداری شناخته میشد. کنار هم گذاشتن این دو ذهنیت متفاوت اما کارآزموده، از نکات قابل توجه برای آغاز جریانی بود که حالا در شریانهای بانک آینده در تپش است.
ایران مال، بزرگترین فروشگاه جهان
این روزها در انتهای بزرگراه همت، بنایی عظیم در حال ساخت است که خیلیها آن را بزرگترین فروشگاه متمرکز جهان میدانند.
ابتدا قرار بود در مرکز بازار بزرگ تهران، فروشگاهی مدرن ساخته شود. اما به دلیل مخالفتهای پیش آمده، پروژه به محل فعلی آمد و البته ابعادش نیز چند برابر شد. در وصف بزرگی ایران مال گفتهاند که برای بازدید از تمامی مغازههای این فروشگاه، ۳ روز وقت لازم خواهید داشت.
اما در این پروژه، مانند پروژه بازار مبل و بازار موبایل، اتفاق دیگری نیز رخ داده است. موضوع فقط ساخت فیزیکی یک ساختمان و واگذاری واحدهای آن نیست. بلکه در این پروژهها برندها و داراییهای نامشهود جدیدی خلق میشود که میتواند آینده اقتصادی شهر تهران یا حتی کشور ایران را متحول کند.
پارادوکس ثروت در ذهن ما
در کشور ما به دلایل جامعهشناختی، برای بسیاری از افراد تنها ثروتمند بودن یک نفر، دلیل کافی برای مجرم شناختن او است. گویا تردیدی نیست که تنها راه تولید ثروت و سرمایه در ایران، فساد و قانونگریزی است. در حالی که کتابهای «اسرار ثروتمند شدن» در صدر فروش بازار کتاب کشور هستند، خریداران همین کتابها به دنبال خطاهای ثروتمندان میگردند. تا بتوانند توضیح دهند که چرا با وجود خواندن ده جلد کتاب در زمینه تولید ثروت، هنوز دولت و ثروتی به هم نزدهاند.
پرسش اینجا است که با این نگاه، چرا سرمایهگذاران نباید پولهایشان را از کشور خارج کنند؟ چرا سرمایهگذاران خارجنشین ایرانی باید به اقتصاد داخلی جذب شوند؟ آیا نمیشد ایران مال را در دوبی و یا استانبول ساخت؟ اگر بپذیریم که سرمایه، شاهکلید اشتغال است، با سرمایهستیزی چه طور میتوانیم شعار تولید و اشتغال را محقق کنیم؟ اگر بدون بررسی، از تمام سرمایهداران نفرت داشته باشیم، چه طور میتوانیم برای سرمایهگذاران خارجی از امن بودن ایران و بازدهی بالای بازار کشور بگوییم؟
فرش قرمز برای واردات یا بستری برای تولید؟
علی انصاری آن قدرها اهل رسانه نیست و کمتر پیش آمده که صحبتهایش منتشر شود. اما این موضوع باعث نشده که او را نقد نکنند. نقدهایی که بعضا با شایعههای بیپشتوانه همراه است. اما از گلایههای ناموجه و نامستدل که بگذریم، به یک نقد جدی بر میخوریم: تاسیس فروشگاهی بزرگ و متمرکز میتواند تقاضا را به شکل ناگهانی افزایش بدهد. اما سمت عرضه به سرعت نمیتواند خود را با شرایط جدید بازار تطبیق دهد. حتی اگر تولیدکننده بخواهد تولید را افزایش دهد، باز هم افزایش تولید به زمان نیاز دارد. به هر حال خرید تجهیزات، دستگاهها، استخدام نیروها و افزایش تولید آنی نخواهد بود. از همین رو، مازاد تقاضا به خاطر تاخیر در اصلاح بازار، با واردات پر خواهد شد.
البته واضح است که تاخیر در جبران مازاد تقاضا، ابدی نیست و بالاخره سمت تولیدکننده میتواند خود را با تقاضای جدید تنظیم کند. نکته مهم این است که مازاد عرضه (واردات) سهم تولیدکننده را نخواهد گرفت، بلکه اندازه بازار را بزرگ خواهد کرد. به این ترتیب بعد از مدتی سهم تولیدکننده از بازار بزرگتر خواهد شد. به همین دلیل اگر به افزایش تقاضا پاسخی درخور داده شود، در نهایت نفع تولیدکننده تامین خواهد شد.
اتفاقا فرصت پیشآمده به دلیل افزایش تقاضا، میتواند منجر به ایجاد کسبوکارهای جدید، سرمایهگزاریهای نو و پیدایش فرصتهای شغلی تازه بشود. این نقد به زبان خودمانی میگوید «چون ما حوصله نداریم بیشتر کار کنیم، عاملی که ما را به کار بیشتر تشویق کند، مطلوب نیست.»
سخن پایانی
برخی از ثروتمندان بدون تولید، بدون خدمتی شایسته و بدون ایجاد شغل، به تمکن میرسند و «تمرکز ناکارمد ثروت» ایجاد میکنند. در واقع این گروه از منافع کاذب، بدون ایجاد ارزشافزوده ملموس و واقعی بهرهمند میشوند.
اما ثروتمندانی که خروجیهای ملموس، و داراییهای ارزشمند ناملموس تولید کردهاند، آنهایی که شغل ایجاد کردهاند، آنهایی که ثروتهایشان را در ایران به گردش انداختند و فرصت ثروتمند شدن را برای دیگران هم فراهم کردند، آنها که به نیازهای اساسی مردم پاسخ دادهاند، بر خلاف گروه اول دغدغهای بیش از پر کردن جیبشان داشتهاند. این سرمایهداران و کارآفرینان میتوانند آینده اقتصادی یک شهر یا حتی یک کشور را تغییر دهند.
درک
تحولات در بازار، نظام معاملاتی آن و علل بسیاری از رویداد ها کار بسیار
پیچیده ای است که در همه افراد اتفاق نمی افتد! اینکه شخصی بسیار با تجربه و
عالم به مسائل مالی و بازار سرمایه باشد، کافی به نظر نمی رسد ...
نیازمند یک نوع واقع گرایی بسیار تلخ و پذیرش آزار دهنده حقایق است!
اینجا، روی صحبت بنده با اشخاصی است که سرمایه ای اندک و تجربه ای ناکافی دارند... چگونه سود کنیم؟
بسیار ساده است، آنرا می توان در 2 جمله گفت! ارزان بخر و گران بفروش!
چگونه؟
پاسخ
این سوال در کتاب و جزوه و اینها نیست ... یک درک خاص می خواهد از
رویدادهای اطراف، فقط علم نیست، حتی فقط تجربه هم نیست، همانطور که عرض
کردم یک واقع گرایی افراطی می طلبد! نه اینکه بنده این واقع گرایی را داشته
باشم، عرضم این است که اسبابش این ها است.
اینکه محکم بایستی،
بگویی اشتباهی خریدم! اشتباهی فروختم ... این پذیرش به شرط آنکه خودت بدانی
چرا اشتباه کردی، تلخی آن ضرر قبلی را میگیرد.
شما و همین خود
بنده! در این مدت شاید روی خیلی از سهم ها اشتباه کرده باشیم اما فهم اینکه
چرا اشتباه کرده ایم هم مهم است. خیلی مهم است ...
یک تحلیلگر
تکنیکال می گوید ضرر کردم چون فلان الگو را اشتباه تشخیص دادم و یا فلان
روند بنا به دلایلی از دست رفت لذا پافشاری نمی کند، ضرر را می پذیرد.
یک
بنیادی کار می گوید ضرر کردم چون در محاسبه فلان موارد از اعداد اشتباهی
استفاده کرده بودم! دفعه بعد آن اشتباه را مرتکب نمی شود ...
اما شما اساس کارتان چیست؟ استراتژی نا نوشته شما چیست؟
زدن
زیرش؟ جا نمونی؟ بدو صف شد؟ اینها چند هفته جواب میدهد و بعد که بازار رنج
و کم نوسان می شود، جملات مقابل این را باید بگویید ... خالی کردن! نسبت
خریدار به فروشنده خوب نیست! و خلاصه ازین دست حرف ها...
شخصا
معتقدم که در خیلی موارد می شود غیر تحلیلی معامله کرد. خودم هم همیشه
تحلیلی معامله نمی کنم، اتفاقا جو بازار بر نحوه معاملاتم بیشتر از تحلیل
اثر می گذارد اما خیلی مسائل هم باید مد نظر گرفت...
شما در یک
دریای طوفانی فرصت کافی ندارید، باید سریع یک اقدامی انجام دهید. فاصله
نجات یافتن تا مرگ بسیار اندک است لذا به هر هیجانی یک واکنشی نشان می
دهید. خوب طبیعی است در بازار پر حجمِ پر نوسانِ پر خبر، من هم مثل شما سعی
می کنم در این جریان بمانم اما وقتی خبرها ته کشید، جریان ها خوابید،
بازار آرام بود، این دیگر دریا نیست، یک وان حمام یا کاسه آب است که هیچ
هیجانی ندارد!
در آن شرایط، باید راحت فکر کرد، تحلیلی تصمیم گرفت و
دیگر لازم نیست هیجان به خرج بدهی ... هیچ عجله ای نیست چون بازار کم حجم
است سهم ها خیلی کند و ارام حرکت می کنند.
استراتژی، "فلانی میگه
بخرید، الان صف میشه "برای بازارهای پرحجم است، برای دریای پول است، برای
بازار 500میلیارد تومان حجم روزانه است وگرنه کسی در وام حمام که تور ماهی
گیری نمی اندازد!
بعضی ها این تغییرات را درک نمی کنند! نمی توانند
این بازارها را از هم تمیز دهند! این بازار آن بازار قبل نیست ... در زندگی
خودتان حتما مواجه شدید، با افراد 2 شخصیتی ... یه روزی با شما خوبند و یک
روز بعد! شما همان آدمی اما طرف مقابل در احولات متفاوتی سیر می کند، باید
او را بفهمی تا بتوانی ارتباط بی حاشیه و بی دردسر داشته باشی ...
مخلص
کلام اینکه شناخت بازار، یک فرایند است! با کلاس 9 جلسه ای و حتی تجربه
چند ساله هم شاید به دست نیاید. مجموعه تفکرات است، باید به این درک برسید و
بتوانید این بازارها را از هم تمیز دهید و اگر هم خیلی با تجربه اید، خیلی
عالم به تحلیل هستید و گرفتار همین داستان بوده و هستید، به نظرم باید روی
خودتان کار کنید تا آماده پذیرش واقعیات، حقایق و شکست ها شوید... فقط
پذیرش شکست کافی نیست، اینکه چرا شکست خوردید مهم است تا تکرار نشود.
فکر
می کنم، فردی در بازار موفق است که بتواند عمق آنرا تشخیص دهد! یک شخصی که
شنا بلد نباشد حتی در استخر هم می تواند غرق شود... تشخیص عمق استخر و
دریا از هم ساده است، باید به همین درک از بازار سرمایه برسید تا موفق
باشید چون این بازار زمانی که دریا باشد، می توان هر سهمی خرید، هر قیمتی
خرید، سود هم می کنید با همین استراتژی ولی یک دفعه چشمت را باز می کنی و
می بینی شیرجه در دریایی زدی که عمق وان حمام را هم نداشته است. دید خود را
وسیع کن، من هم همین کار را می کنم تا موفق شوم... در بازار هیچ چیز قطعی
نیست، هیچ کس هم خدا نیست.
به گزارش پایگاه خبری دنیای بانک، مؤسسه معتبر یورومانی (Euromoney)، مدت26 سال است که بانکها را در سه سطح: کشوری، منطقهای و جهانی براساس عملکرد سال مالی قبل، ارزیابی و با یکدیگرمقایسه و بر همین اساس:
را انتخاب مینماید.
در کشورهای مختلف، این ارزیابی،واجد اهمیت و توجه حرفهای از سوی مؤسسات و نهادهای تخصصی میباشد.
با همین رویکرد، مؤسسه یورومانی، در سال جاری، بانک آینده را به عنوان "برترین بانک تحولساز خاورمیانه" (Best Bank Transformation In Middle East) برای سال 2017 میلادی، انتخاب و اعلام نمود.
این نخستین بار است که یک بانک ایرانی موفق شده این عنوان را در سطح منطقه، آن هم منطقه "خاورمیانه" که برجستهترین بانکهای جهان، نظیر: HSBC، Citi Bank، Barclays،Standard Chartered،Goldman sachs، Deutsche Bankو ... در آن فعالیت مینمایند، را کسب نماید.
«براساس توافق انجام شده میان میراث فرهنگی استان تهران و مالک عمارت ثابت پاسال، این خانه تاریخی پابرجا میماند و در کنار آن یک مرکز اقامتی ایجاد میشود.»
سپیده سیروسنیا، معاون میراث فرهنگی ادارهکل میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران در گفتوگو با ایسنا اعلام کرد: براساس توافقهای انجام شده میان مالک عمارت تاریخی ثابت پاسال و ادارهکل میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران ،اصل عمارت حفظ و مرمت میشود، اما با فاصلهای به اندازه عرض معبر عمارت تا دیواره خیابان جردن (آفریقا) یک هتل در بخش شمال غربی ثابت پاسال ایجاد میشود.
او افزود: هنوز صحبتهای بیشتر درباره جزئیات این هتل انجام نشده است.
به گفته وی، عمارت ثابت پاسال نیز بر اساس تعهدی که مالک آن به اداره کل میراث فرهنگی استان تهران داده، حفظ و مرمت میشود. حتی امکان دارد کاربریِ این عمارت در ارتباط با هتل مورد نظر باشد.
او درباره ثبت این بنای تاریخی گفت: کار ثبت این بنا در دست ادارهکل ثبت آثار تاریخی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری است.
فرهاد نظری، مدیرکل دفتر ثبت آثار تاریخی پیشتر درباره ثبت این بنای تاریخی به ایسنا گفته بود، روند ثبت عمارت ثابت پاسال براساس تفاهمهای موجود انجام میشود و در حال حاضر آن را در دستور کار داریم.
وجیهه قاسمی، مدیر روابط عمومی ادارهکل میراث فرهنگی استان تهران نیز تأکید کرد: در حال حاضر طرح ساخت این هتل روی میز رجبعلی خسروآبادی مدیرکل میراث فرهنگی استان تهران است.
او گفت: بحث ساخت هتل جای عمارت ثابت پاسال به طور کامل کنسل است و هیچ طرح یا موردی در این زمینه وجود ندارد.
در سال ١٣٨٥ شورای مربوط به نامگذاری مناسبت های کشور بر اثر تقاضاهای
مکرر جمعی از مدیران دفاتر روابط عمومی ها برای تعیین یک روز به عنوان روز
روابط عمومی، ٢٧ اردیبهشت را "روز ارتباطات و روابط عمومی" در ایران اعلام
نمود و همین عنوان در تقویم رسمی به ثبت رسید.
این روز تداعی کننده اهمیت و نقش روز افزون روابط عمومی به عنوان یک دانش
میان رشته ای است. امروزه تصور فعالیت هیچ نهاد و سازمانی بدون فعالیت های
این بخش، اعم از ارزیابی قدرت و ضعف سازمان ها تا جهت دهی و اقناع افکار
عمومی و برقراری ارتباطات درون و برون سازمانی، دور از ذهن می نماید.
روابط عمومی روند راهبردی ارتباطات است که مبتنی بر روابط سودمند دوطرفه
بین سازمان و عموم مردم قلمداد می شود. به تعبیری ایجاد ارتباط دوسویه بین
مردم و مدیران، فهم متقابل از یکدیگر، حفظ آن به منظور سودمندی و استفاده
بهینه از امکانات و بررسی فرصت ها و تهدیدهای فرارو، مهمترین اصلی است که
در دنیای امروز، روابط عمومیها و مراکز اطلاع رسانی باید به آن توجه ویژه
ای داشته باشند.
.تحلیل گران بنیادی
تحلیل گران بنیادی(همان گونه که در پست قبلی به طور مختصر تعریف شد) متخصصینی هستند که دیدگاهی بنیادی(مبتنی بر مدیریت وقدرت شرکت وسایر نیروهای غیر اقتصادی ) را در ارزیابی سهام وتخمین قیمت بنیادی سهام به کار می گیرند.
. تحلیل گر فنی
بر خلاف تحلیل گران بنیادی، تحلیل گران فنی(تکنیکال) کسانی هستند که اعتقاد دارند قیمت اوراق بهادار کاملا توسط نیروهای عرضه وتقاضای اوراق بهادار تعیین می شود، در عین حال که عوامل موثر برعرضه وتقاضا در جای خود می تواند واقعی، قابل مشاهده ویا ذهنی باشد. علاوه بر این تحلیل گران فنی اعتقاد دارند که با وجود نوسانات هر روزه ، قیمت سهام از الگوی مشخصی پیروی می کند و برای دوره های طولانی بدون تغییر باقی میماند.
P/E چیست؟
نسبت قیمت به درآمد که نشانگر اقبال بازار نسبت به سهم مورد نظرشان می باشداگر یک شرکت پی به ای 1 داشته باشد یعنی سود سرمایه گذاری شما بعد از 1سال برابر خود سرمایه گذاریتان می شود.بسیاری از افراد با پی به ای در مورد خرید وفروش تصمیم می گیرند. در محاوره عمومی گفته می شود که پی به ای پایین نشان دهنده ریسک کمتر و در عوض سود کمتر( از لحاظ افزایش قیمت سهم) است و پی به ای بیشتر نشان دهنده ریسک بیشتر ولی سود بیشتر است.
سبدسهام یا پُرتفُوی
(به فرانسوی: Portefeuille) ترکیبی مناسب از سهام یا سایر داراییها است، که یک سرمایهگذار آنها را خریداری کرده است. هدف از تشکیل سبد سهام، تقسیم کردن ریسک سرمایهگذاری بین چند سهم است؛ بدین ترتیب، سود یک سهم میتواند ضرر سهام دیگر را جبران کند. یک ضربالمثل معروف میگوید: «همه تخممرغها را در یک سبد نگذارید.»، چرا که ریسک شکستن سبد، باعث نابودی همه تخممرغها خواهد شد