رونق در بازار بورس یعنی رشد اقتصادی پایدار
- دوشنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۶، ۱۰:۵۵ ق.ظ
شاخص کل بورس تهران دردولت دهم نسبت به دولت یازدهم بسیار سریع رشد پیدا کرد که با توجه به شاخصهای کلان اقتصادی از جمله نرخ تورم 40 درصدی و نرخ رشد اقتصادی منفی 6.8 درصدی بدون شک شاخص کل بورس تهران در آن دوره زمانی بیمنطق و حبابی رشد پیدا کرده بود.
باتوجه به اینکه هر رشد افسار گسیختهای در قیمت سهام روزی سرکوب خواهد شد، بورس تهران پس از آن دوران یعنی در دولت یازدهم به تدریج حبابهای قیمتی خود را شکسته و به وضعیت واقعی نزدیکتر شد. روند واقعی شدن قیمت سهام همچنان در دولت دوازدهم ادامه دارد بهطوری که در سال 92 شاخص کل بورس تهران در کانال 38 هزار واحدی قرار داشت، اما هماکنون با ابلاغ بخشنامه جدید بانک مرکزی در راستای کاهش نرخ سود سپردههای بانکی در ارتفاع 82 هزار واحدی قرار گرفته است.
بزرگترین رسوایی تاریخ بورس
آمار خروجی بازار سرمایه کشور در پنج ماه نخست سال جاری نشانگر این است که 6.7درصد بازده بازار سرمایه بوده است، بهعبارت سادهتر در نیمه نخست امسال بازار سرمایه عملکرد بهتری نسبت به سایر بازارها از جمله بازار ارز داشته است، لذا با توجه به بازدهی 6.7 درصد بازار سرمایه در پنج ماه نخست امسال، اگر این میزان بازدهی بازار سرمایه همچنان روند صعودی خود را طی کند بهطورحتم بازدهی بازار سرمایه بیشتر از بازار ارز خواهد شد و چنانچه سپردهها بهدنبال کاهش نرخ سود سپردههای بانکی از بازار پول خارج شوند بخش عمدهای از آن به سمت بازار سرمایه حرکت خواهد کرد، اما لازم به ذکر است که حرکت نقدینگی به سمت بازار سرمایه نیازمند به ایجاد اعتماد و اطمینان در مردم نسبت به این بازار است.
در چهار سال اخیر حباب قیمتی در بازار بورس شکسته شده است، اما همچنان عدم وجود شفافیت در معاملات بورس اوراق بهادار و همچنین بازار بورس کالای تهران مشاهده میشود بهطوری که که هر از چندگاهی بازار بورس اوراق بهادار تهران از توقف نماد برخی شرکتهای پذیرفته شده در بورس خبر میدهد که در این راستا تنها سهامداران مشمول ضرر و زیان خواهند شد.
بهعنوان مثال در پرونده شرکت کنتورسازی ایران و توقف نماد معاملاتی «آکنتور» در سازمان بورس اوراق بهادار تهران که برخی رسانهها از ماجرای این شرکت به عنوان بزرگترین رسوایی تاریخ بورس یاد میکنند، تنها سرمایه هزاران نفر از سهامداران خرد از بین رفت و هیچ نهاد نظارتی مورد بازخواست قرار نگرفت.
بهطورکلی سرمایه همیشه به سمت و سویی حرکت میکند که در آن مسیر آرامش و امنیت برقرار باشد، لذا بدون شک وقوع اینگونه اتفاقات در بازار سرمایه باعث عدم اطمینان و اعتماد مردم نسبت به بورس و حرکت سرمایه آنها به سمت سوداگری سکه و ارز یا دلالی مسکن خواهد شد، لذا سوالی که مطرح میشود این است که چرا بورس قبل از بازگشایی نماد یک شرکت نسبت به صحت و سقم اطلاعات آن شرکت اقدام نمیکند و پس از بازگشایی و خرید سهام از سوی مردم تازه عملکرد شرکت پذیرفته شده در بورس را مورد بررسی قرار میدهد، لذا این کاستی از کجا حاصل میشود و چه کسی پاسخگوی ضرر و زیان سهامداران در بازار بورس
است؟
گریز سرمایهگذاران از بازار سرمایه
بهگفته مجید محمدعلیزاده آرانی کارشناس ارشد بورس، سازمان بورس اوراق بهادار در مرحله اول وظیفه نظارتی دارد و با توجه به چک لیستهای کنترلی،مدارکی را که جهت اطلاع رسانی به بازار سرمایه نیاز دارد از ناشران اوراق بهادار دریافت میکند و صحت و سقم اطلاعات منتشره را به عهده مدیران شرکتهای بورسی و حسابرسان گذاشته است.
کما اینکه اکثر قریب به اتفاق شرکتهای پذیرفته شده در بورس مطابق چک لیستهای کنترلی سازمان بورس و اوراق بهادار اطلاعات و صورتهای مالی و گزارشات خود را تهیه و ارایه میکنند.
چرخه انتشار اطلاعات شبیه به یک چرخ دنده ساعت است چنانچه یک چرخ دنده با زنگزدگی، فرسایش و پوسیدگی و خوردگی کوچکی هم مواجه شده باشد، دیگر آن چرخ دنده کارایی و اثر بخشی خود را از دست میدهد.
در اینجا چرخ دنده اطلاعات شامل مدیران شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار، حسابرسان، سرمایهگذاران و نهادهای نظارتی ازجمله سازمان بورس و اوراق بهادار است که چنانچه هرکدام از این اجزا قصور و احمالی کرده باشند، خروجی خوبی از اطلاعات دریافت نخواهیم کرد و اطلاعات از ویژگیهای کیفی خود که شفافیت،قابلیت اعتماد، اثبات و مقایسه باشند، برخوردار نخواهند
بود.
متاسفانه نهادها و سازمانهای نظارتی در مرحله اول سعی در پوشش ریسک و مخاطرات خود دارند و سعی میکنند از هر اتهامیخود را مبرا سازند و قطعاً اشتباهات خود را به راحتی نخواهند
پذیرفت.
در این میان هزینه تجربیات کنترل و نظارت را سهامداران و سرمایهگذاران خواهند داد و مشمول ضرر و زیان خواهند شد و طبیعتاً سرمایهگذاران از بازار سرمایه روی گردان و گریزان میشوند و این قبیل اتفاقات و تجربیات اثرات ناگوار و غیر قابل جبرانی را بر بازار سرمایه و بورس وارد
میکند.
عدم افشای شفاف اطلاعات توسط شرکتها
همچنین محمدرضا گیوکی عضو انجمن مهندسی مالی و استراتژیک ایران به تجارت میگوید: بورس یکی از بازارهایی است که به مختصات نقدشوندگی آراسته شده است. در این بازار هر کسی هر اندازه سهم داشته باشد به صورت آنلاین عرضه میکند و حجم معاملات نیز بالاست، نقدشوندگی به معنای توانایی بازار در جذب معاملات بزرگ بدون ایجاد نوسان شدید در قیمت است که از طریق فراوانی معاملات، حجم معاملات، ارزش سهام معامله شده و تفاوت قیمت پیشنهادی در عرضه و تقاضا سنجیده میشود و به این معنا است که هر وقت نیاز داشتیم یا لازم بود بتوانیم دارایی خود را نقد کنیم.
این رفتار در دوره رکود اقتصادی بسیار سخت میشود به ویژه اینکه در حال حاضر اقتصاد ایران از طرف تقاضا دچار رکود شده است و عرضهها همواره بر تقاضا فراوانی دارد، بنابراین یافتن خریدار خیلی سخت میشود. متاسفانه افشای شفاف و کامل اطلاعات توسط شرکتها از مواردی است که در سالهای اخیر توجه چندانی به آن نشده
است.
بیاعتمادی مردم نسبت به بازار سرمایه
این کارشناس ارشد بورس تصریح میکند: مهمترین راهکار برای رشد بازار سرمایه نوع ارتباط بازار سرمایه با صنایع است که رشد اقتصادی را در پی دارد.
هرچند که طی ماههای اخیر به دنبال لغو تحریمها و اجرای برجام، امیدواری به بهبود وضعیت بازار سهام روند بهتری پیدا کرد و آنطور که فعالان این بازار میگویند، ظرفیت رشد برای این بازار وجود دارد، اما با این حال همچنان فضا و شرایط برای حرکت چشمگیر در روند رو به رشد قیمتها در این بازار ایجاد نشده و همچنان اعتماد مردم به این بازار آنطور که باید جلب نشده است. شاخص بورس، ضمن اینکه در حالحاضر تحت اثرات برجامی، گشایشهای بانکی و بینالمللی، ارتباطات خارجی شرکتهای بزرگ بورسی و گشایشهای ارزی قرار گرفته است، اما از همه مهمتر کمبود نقدینگی و بیاعتمادی مردم نسبت به این بازار برای حرکت منابع به سمت بورس تاثیر زیادی بر روند حرکتی این بازار داشته و باعث شده است که بازار سرمایه از رشد چشمگیری برخوردار
نشود.
درجه نقدشوندگی پایین سهام
گیوکی تاکید میکند: بورس ایران در دولت یازدهم از لحاظ هویتی، کمیت و کیفیت تا اندازهای رشد کرده است، اما نمیخواهد با ارقام حبابی به سهامداران ضربه بزند.
بورس تهران روزهای زیادی است که به واسطه رکود حاکم بر معاملات با نقدشوندگی پایین سهام مواجه است، بهطوریکه عمق کم بازار سرمایه از یکسو و کاهش نقدینگی در بسیاری از صنایع در یک سال گذشته از سوی دیگر باعث شده تا به میزان زیادی از جذابیت این بازار کاسته شود.
بهمنظور ایجاد رشد اقتصادی پایدار باید از توسعه سرمایهگذاری در بورس حمایت کرد و ارزش بورس حداقل باید برابر با کل اقتصاد ایران باشد و در ادامه از فرصتهای دیگر کشورهای منطقه و جهانی نیز استفاده کرد. برای دستیابی به رشد اقتصادی پایدار باید تمام منابع پولی از بازار بورس عبور کند یا تحت تاثیر بازار سرمایه باشد تا این بازار با کمک به بخش تولید واقعی و تولید ثروت عینی، اقتصاد خرد و میانی و کلان را از شر پدیدههای ضد اقتصادی به ویژه دلالی تورمساز نجات دهد.
نظامهای مالی بانک محور یا بازار محور؟
این کارشناس بازار بورس تصریح میکند: مهمترین چالش تامین مالی در ایران، توسعه و بهبود کسب و کار است، از این رو در مسیر حرکت از ایستگاه رکود اقتصادی به سمت سرمنزل مقصود که همان رونق اقتصادی است با اتخاذ تدابیری مناسب باید موانع ناشی از تنگنای نقدینگی و کمبود منابع مالی پشت سر گذاشته شود. در این مسیر، یکی از مباحث مهم که در سیاستگذاریهای کلان اقتصادی اهمیت ویژهای دارد، این است که کدام ساختار مالی یعنی بانک محور یا بازار محور بهتر میتواند اقتصاد را در دستیابی به اهداف یاری رساند. حامیان نظامهای مالی بانک محور و حامیان نظامهای مالی بازار محور هرکدام تحلیلهای خاص به خود را دارند که یکی از این دو نظام به طور نسبی بیش از دیگری بر فرآیند رشد اقتصادی مؤثر است.
رشد اقتصادی پایدار بلندمدت منوط به نظام مالی بازارمحور
این عضو انجمن مهندسی مالی و استراتژیک ایران میگوید: حامیان نظام مالی بانکمحور معتقدند این نظام، بنابر مدارک و شواهد تاریخی برای کشورهایی که در مراحل ابتدایی رشد و توسعه اقتصادی هستند نظام کارآمدتری است که رشد اقتصادی پایدارتری را در سالهای آغازین مدرن شدن به همراه خواهد داشت. اما در روی دیگر سکه کارشناسان اقتصادی، افق بلندمدت رشد اقتصادی را در نظر میگیرند و ثابت میکنند که رشد اقتصادی پایدار در بلندمدت برای نظامهای بازارمحور محتملتر است، بهعبارتی موضوع اصلی ایجاد محیطی است که در آن واسطهها و بازارها خدمات مالی مناسب و متنوعی فراهم کنند یعنی این تنظیمات مالی قراردادها، بازارها و واسطهها هستند که به بهبود عملکرد بازار منجر میشوند و خدمات مالی را فراهم میکنند. انتظار میرفت کهامسال بازار سرمایه ایران بعد از اجرای برجام و رفع محدودیتها با رونق بالایی کار خود را آغاز کند، اما همچنان روند پر افت و خیز خود را طی میکند و از رشد پایداری برخوردار نیست. اما با این حال میتوان روزهای بهتری را برای این بازار تصور کرد و امیدواریم که وضعیت کلی بورس بهبود پیدا کند و بورس کشور از این بیتحرکی خارج شده و نگرانیها از بین رود.